در کوران روزهای درد حمایت تو همیشه توشه راهم بود من شبیه مسافری غریق توهمچون ناجی از…
آمدی از مسیر شب چراغ به دست ودربازتاب باور ستاره ها هاله ای از نور شدی که…
خورشید تابنده درختهای سریه فلک کشیده سایه های گسترنده همه ایستاده اند تا جملگی یک چیز را…
دل آشفته در نازکای خیال گره زده دیده را به زمان ودر نگاه غمبارش چه تاسفی عمیق…
درگذر زمان رنج بردیم و گونه هایمان ترشد به داغ سهم ما چقدر از این زندگی غم…
و چقدر در زلال آینه ، حسرت وار به غمزه ی شیرین آیه های نگاهت سخت محتاجم…
ثانیه های بی تو اوج دلتنگی ست دلم قرار نمی گیرد مرا دعوت کن به مهمانی چشمانت…
دستهای تو برشانه ی من چتر حمایتی ست همیشگی تو آمدی زندگی معنا گرفت واژه ها شعر…
تصویر زیبای تو کنار شاخه ی گل رز فرتوری بود از هرچه زیبایی وسهم من از آنهمه…