اینرا به من بگو چگونه تو را تصور نکنم وقتی انگشتهایت موهایم را چنگ می زند و…
مگر می شود برای تونَمُرد وقتی درکمرکش جاده درکوهستان درخیابان درخانه و همه جا از دوست داشتن…
خیلی طولانی حرف نمی زنم وسعی می کنم وسط خاطره هایت مردی باشم که بتوانی رویش حساب…
حرفهایت نگرانم میکند چیزهاییهستکهقابلگفتننیست! توسهممناز زندگی هستی ونمیدانمچرا همیشه درسکوتهایت ولولههاست جاییکه تو از رگگردن به من…
داشتنت احساس خوب شادی ست حالا که دستهایت را زیر سَرم دارم ودوست داشتنت خصوصی ترین تصمیم…
به زبان مادری برایم حرف بزن شعربخوان ازیاکریم ها وصدای لبخندت را روانه کن سمت سلام چشمان…
می باری درمن شبیه بارانهای بهمن تند ونرم ، تاابد من با چتری ازمهربیکران می ایستم به…
سهشنبه ها برای من حال وهوای دیگری دارند وقتی واژه ها دیوانه از ته حلق ادا میشوند…
شعرهایم بوی تورا می دهند قسمت من از اردیبهشت چرخ وفلک شهربازی شد گَردان شبیه ماه رقصان…