عطر تو درکوچه ها پیچیده است

و من همه سر مست واژه های مهربانی تو

این روزها شاعرم

وبی تکلف

دستانم را بالا می آورم

 و به سمت دلشوره هایت

دراز می کنم

دستانم رابگیر

دور کن خودت را از بلاهایی که

تفکرات پوشالی محیطی سرت آورده

دور شو از تحجّر

کمی آفتاب؛ دلیل روشنی کارت کن

به آسمان نیلگون خیره شو

با من درآمیز

به هیأت عاشقان درآ

تا دودمان جهل وعناد وکینه

از خانمان ما رخت بربندد

به همت عالی شما…

#علیرضا_ناظمی

2

برچسب گذاری شده در: