حجمِ انبوه بودنت

 در جانِ من جاریست

چون بیکرانه ی‌دریای پارس

به آواز و بیان

و چه تماشایی ست شبهنگام

پرسه در مرز خواب و بیداری

در جذر صبح تماشایت

به تقلای‌بُرشی از نفسهای تو

درهرصبح …

حالا که من فرهادوار

در بیستون مواج موهایت گمشده‌ام

و در باغ چهلستونِ خاطرخواهی تو

نقبی می زنم به نقش جهان

به نصف جهان زیبا

 درقابی از یادت

از ایران…تا فردا

#علیرضا_ناظمی

2

برچسب گذاری شده در: