از قیچی تو اشک نمک می ریزد
از چرخ خیاطی ات بغل بغل شکوفه
از طاقچه بوی نان محبت می آید
از طاقه های ابریشم سرود مهر
این کوک های مهربانی را
سوزن بزن…
مهرت را
قالب بگیر …
چین و چروک روزها را
صافکن …
ریشه های مهر را
با نخ طلا
به جان ِ پارچه
بدوز…
لباس ِ تنت را
سوزن دوزی کن
روی سرآستین ها
نقش ِ بوسه ببند
دوست داشتن را
اِشل زرین بگذار
وتاژ سردخاطرات را اطو کن
چین فراموشی بده
دلها را سنجاق کن
دکمه امید را محکم ببند
صداقت ها را آهسته دراپه کن
آستین ها را نرم نرمک بالا بزن
عشق را گرادینک آتشین کن
دوستی ها را شیرینگ مهربانی کن
دوختِ این همه زیبایی را تاب بده به باد
شاید که این پیراهن
اندازهی قامتِ خیال تنهایی ات شود…
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها