سالهاست جامانده اند در کودکی ات کفشهای کوچک تو مقصد دور است گام های بلند بردار کفشهای…
سیصد وشصت و پنج
97 مقاله
یادت باشد خزان را تو بهانه بودی لبخند زدی شاخه ها لرزیدند و از دهان باد بوسه…
واژه های چشمانت در امتداد دو خط موازی سطرهایی شعر شدند س پ ی د و حالا…
یک گل ، صد گل ، صدها گل توآمده بودی با دسته گلی دردست زمین وزمان را…
از فصل لبخندهای شیرین از فصل وداع های تلخ از فصل نگاههای گرم از فصل کوچه های…
آغوش تو پُر است از دلتنگی و چشمهای من پر از خواهش ما چقدر به الزام این…
از وقت طلوع ستاره تو سالها گذشته است دیگر به استمداد ستاره های قطبی فکر نمی کنم…
تکرار در تکرار موسیقی دلکش صدای پای تو صوت دلنشین رقص النگوهایت هوای بی گمانه ی فروردین…
درواپسین روزهای درد فصل خوشی از ماندن خلاصه می شود دردفتر زندگی مان یادگاری به جامانده از…
یادت باشد من این چند ساعت آرامش وخواب را مدیون توام ازوقتی ساعت قرص هایم را یادآور…