همیشه پنجره‌ای بوده

که تو را به من

و مرا به تو رسانده

این‌بار هم

دلم گواهی می‌دهد:

در شلاق دقایق

حرف‌های خوبی رد و بدل می‌شود

پنجره‌ای نو

از درون من

رو به تو نور می‌ریزد

تو در من می‌شکفی

بین ما جدایی نیست

من این را از اصطکاک کلمات می‌فهمم

از بی‌قراری دل‌هایمان

از وساطت دستی که میان گذاشتی

و قولی که دادی

کاسه‌ی آبی برمی‌دارم

سکوت تو اتاق را پر می‌کند

من لبریزم از واژه

تو لبریزی از شعر

فقط باید میان ما

کسی

پنجره‌های بسته را باز کند

#علیرضا_ناظمی

1

برچسب گذاری شده در: