از طبقه ی سوم ساختمان

حوالی هر بامداد

برمی خیزد روحم

درشهر پرسه می زند

رفتگرها را سلام می دهد

وبه نشانی تو سرک می کشد

خانه ی نبش کوچه

از حیاط عبور می کند

رایحه ی تو را نفس می کشد

وبه رسم مهر به گلهای تو سرک کشیده

بالش تو را صاف می کند

رویت پتو می اندازد

چراغ را خاموش می کند

وبی آنکه بفهمی

 برمی گردد

آهسته دوباره

قبل از طلوع آفتاب

به طبقه ی سوم

#علیرضا_ناظمی

2

برچسب گذاری شده در: